بیایید کمی اعتصاب کنیم!
مدتی است در خبرها میشنویم كه فیلمنامهنویسان در آمریكا اعتصاب كردهاند و از این بابت به صنعت سینمای آمریكا به ویژه هالیوود میلیونها دلار خسارت وارد شده است. بعد از چند هفته دامنه اعتصابات به اروپا نیز كشیده شده و پایتخت كشورهای صاحب سینما در اروپا ( برلین، پاریس، لندن و … ) شاهد اعتصاب فیلمنامهنویسان بوده است. مسئولان در آمریكا و اروپا برای پایان دادن به اعتصابات در تلاش هستند تا با دادن امتیازات ویژه به نویسندگان از دامنه آن و ركود در صنعت سینما جلوگیری نمایند. حالا بیایید كمی از قوه تخیلمان استفاده كرده و فرض كنیم اگر در كشور ما، ایران فیلمنامهنویسان اعتصاب كنند چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؟
۱ – همه نویسندگان متوجه میشوند كه ای دل غافل، آنها مدتهاست كه وضعیت مناسبی ندارند، چرا هیچوقت به فكرشان نرسیده كه اعتصاب كنند. بعد میفهمند كه بله نویسندگان هم میتوانند اعتصاب كرده و امتیازات به حق خود را خواستار شوند و پی خواهند برد كه اصلا اعتصاب كار خیلی خوبی است.
۲ – عده خیلی زیادی میگویند كه آقا چه خیال كردی، اگر فیلمنامهنویسان اعتصاب كنند آب از آب تكان نخواهد خورد. دلیلش هم روشن است، چون همه میدانیم كه سینما در ایران صنعت نیست، بلكه موجودی است كه از اول معلوم نبوده برای چه بوده! الان هم معلوم نیست برای چه هست! و در آینده هم معلوم نیست برای چه باید باشد!!
۳ – احتمال دارد سینما به طور كلی تعطیل شود. آنوقت معاون هنری رئیس جمهور جناب آقای شمقدری در روزنامهها و رادیو و تلویزیون مدام مصاحبه خواهد كرد و خواهد گفت: دیدید چی شد؟ من كه میگفتم اگر كل سینمای ایران را تعطیل كنیم هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد!
۴ – فیلمسازان و كارگردانان كه هرازگاهی، اندك به سراغ فیلمنامهنویسان میرفتند دیگر پی آنها را نمیگیرند و میگویند ما كه خودمان فیلمنامهنویس هم هستیم چرا بیاییم منت آنها را بكشیم. حتی آنها فیلمنامهنویسان را تحریم میكنند و مدتی نمیگذرد كه در ایران چیزی به نام فیلمنامهنویس مستقل نخواهیم داشت.
۵ – كانون فیلمنامهنویسان خانه سینما دچار بلبشو میشود و در آستانه انحلال. همه فیلمنامهنویسان عضو تغییر صنف میدهند و روشن است كه بیشتر آنها به كارگردانی روی میآورند. كسانی كه اعتقاد جدی به استقلال فیلمنامهنویس داشتند تنها میمانند. جابر قاسمعلی به توحیدی میگوید باید به اعتصاب ادامه دهیم. مینو فرشچی میرود تلویزیون بدون شرح ۲ را مینویسد. فرهودی اصلا پیدایش نمیشود. كمكم همه میبُرند و به شغل دیگری میپردازند. فرهاد توحیدی میماند و حوضش.
۶ – اعضای كانون فیلمنامه نو كه تا به حال فیلمنامههایشان خاك میخورده در بازار سیاه میتوانند فیلمنامههای خود را عرضه كرده و از این فرصت به دست آمده حسن استفاده را ببرند. البته فیلمنامهنویسان حرفهای اعتصابگر و آشوبگر بیانیه خواهند داد كه عدهای جوان خام و نپخته، خیانت كرده و نقشه ما را بر آب كردند.
۷ – دستِ آخر همه متوجه خواهند شد كه اصلا فیلمنامهنویس در بدنه و ساختار سینمای ایران مهم نبوده و بر فرض اعتصاب هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و فیلمنامهنویسان حرفهای ایران مجبور میشوند كه به اشتباه خود اعتراف كرده، خیلی زود اعتصاب خود را بشكنند تا صنعت عظیم (!) سینمای ایران ورشكسته نشده و به حیات پرطمطراق خود ادامه دهد.
محفل خوبی است . برای گرفتن بیوگرافی جناب اقای ذوالفقاری مراجعه کردم که نبود
شما رو به بازدید خبر ۹ دانشجوی فیلمساز قمی در سومین جشنواره ملی فیلم دانشجویی از ۱/۸/۸۷ در سایت تبیان (بخش اخبار روابط عمومی) دعوت می کنم.
با فینانو تا آینده ای نو
نشريه زيبايي بود ولي به نظر من فينانو وكانون هايي مثل ان ميتوانند در اينده اين وضع راتغيير دهند